دَرهم

نوشته های یک بای پولار

دَرهم

نوشته های یک بای پولار

لطفاً‌درست بخوانیم


خیلی می ترسم خیلی

یادتونه اون موقع که آهنگ " Alors on danse " مال اون فرانسویه " Stromae " مد شده بود ملت نمی فهمیدن چی می گه، هرجا صحبت از آهنگهای جدید بود یا وقتی جایی می شنیدن می گفتن: ای ول آهنگ "الله الله" . . .

می ترسم از روزی که ملت با آهنگ "Gangnam style" این دوست کره ایمون ارتباط برقرار کنن.
می ترسم وقتی جایی صحبت در مورد موسیقی هست

یکی بپره وسط و بگه: فقط ""Gang Bang style ""



خوب بابا از اینترنت غیر از چَت کردن و مقاله دانلود کردن جهت شیره  مالی به درِ استاد می شه استفاده های دیگه ای هم کرد. یه نگاه کنید ببینید اون مطلبی که یهو بهش علاقمند می شید چی هست؟ چه محتوایی داره؟ اسمش چیه؟

سیگار خر است

دیشب رفته بودم کافه پیش دوستام.

یکی از دوستای من دکتره یعنی بهتر بگم پزشکه، البته یکی دیگه هم هست که اونم پزشکه ولی دیشب نبود پس منظورم همون اولیس، آره دیگه

دیشب یه صحبتی از یه کِیس روانی شد که بنده خدا اسکیزوئید بود (اسکیزوفرنی داشت) همه چیز رومی خورد!

ملافه روی تشک تخت بیمارستان و کیسه داروهاشو و از این قبیل اشیا.

به گفته خانوادش تو خونه به همه ی اشیا خونه یه ناخونکی زده بوده این دوستمون، تازه اگرم نمی ذاشتن اینکار رو بکنه شاکی می شده و دعواشون می کرده.

و من تازه فهمیدم که اشخاصی که جوع دارند هم دچار نوعی اسکیزوفرنی شدند!

یاد خودم افتادم از دیروز صبح که رفتم کافه و برگشتم خونه ودوباره رفتم هرچی سیگار میکشم ارضام نمی کنه، نمی دونم چم شده شاید جوع سیگار گرفته باشم. امیدوارم بیماری نباشه چون بیمه نیستم و دوا درمون هم خیلی گرون شده.

یکی می گفت جدیداً سیگارارو طوری کردن که با یه نخ دو نخ راضی نشی تا بیشتر بخری که این بیشتر شبیه استدلالای راننده تاکسیا بود که گودرز و به شقایق پیوند می زنن، البته من آخرین باری که روزی یه نخ دو نخ بودم قدیم بود یعنی سال 80 بعد از اون به روزی دو پاکت رسیدم بعد ترک کردم و از 2 هفته بعد از ترکم هم روزی یه پاکت بودم فقط سیگارام هی عوض شدن.

یه دوره می خواستم یه سیگار خوب که بهم بسازه و خاص هم باشه پیدا کنم و آخر سر همون وینستون لایت بهم از همه بیشتر ساخت و نتونستم سیگار خاص بکشم بعدشم که (این بعدشم همین چند وقت پیشه) گرون شد و بی پولی بر من مستولی گشت و بُدو رفتم سراغ یار قدیمی بهمن کوچیک! از شانس من بهمن کوچیک یهو از 700 رسید به 1200 و 1400 که دیدم خیلی ضایعس تازه سرفه هام هم ببیشتر شد پس رفتم سراغ بهمن قرمز که اونم از 1200 فعلاً رسیده به 1700 و 1800 و امیدوارم بتونم برسونمش به 4700 تا خیالم راحت بشه که رقابت تنگاتنگ اداره دخانیات با شرکت کثافت وینستون خیلی تنگاتنگ هستش.


بماند دیگه خلاصه که هرچی سیگار گرونتر می شه من بیشتر غصه می خورم و هرچی بیشتر غصه بخورم سیگار بیشتر می کشم و اصولاً وقتی حواست به کشیدن سیگارت نباشه که حواس من نیست چون همزمان با سیگار دارم غصه می خورم و قدرت غصه بیشتره، پس نمی فهمم که سیگار کشیدم و زرتی یه دونه دیگه روشن می کنم تازه بدبختی گرونی سیگار به کنار، سیگار رو باید با فندک روشن کرد و فندک هم یا گاز می خواد یا بنزین از این دو گذشته سنگ و فیتیله فندک هم گرون شده (تلویحاً و خیلی زیر پوستی اشاره کردم به اینکه فندک زیپو دارم) پس با هم این تفاسیر نتیجه می گیریم که:  سیگار خر است

 

همه اینارو گفتم یه چیزیم بگم که خیلی خوبه

جایی خوندم اگه موقع سیگار کشیدن روی کشیدن سیگارتون تمرکز کنید از سیگار کشیدنتون لذت می برید و ناخودآگاه تعداد دفعات سیگار کشیدنتون در روز کم می شه و با همین تکنیک می تونید سیگار رو کم کنید یا اصلاً ترک کنید (از تکنیکهای مراقبه برای ترک سیگار بود)


الآن داشتم آهنگ Undenied  مال Portishead رو گوش می کردم و اینارو می نوشتم که شدید هوس سیگار کردم به یه بهونه ای بزنم بیرون اینجوری نمی شه...