پس خشاب "جی 36" که کامپوزیت شفاف هست و می تونید از بغل توشو ببینید غیر از سبک وزنی قابلیت دیگه ای نداره؟؟؟
فکرش هم برام ترسناک و زجر آوره چون دید زدن ابرها واقعاً برام لذت بخشه.
راستی من یه معذرت خواهی بدهکارم البته به خدا تقصیر من نبود
تو پست "سیگار خر است" نوشته بودم؛ یکی از دوستای من دکتره یعنی بهتر بگم پزشکه، البته یکی دیگه هم هست که اونم پزشکه ولی دیشب نبود پس منظورم همون اولیس...
اینی که اونشب نبود گندش در اومده که اصلاً پزشکی نخونده! کاردانی یا کارشناسی محیط زیست اینا داره می خونه
جدیداً هرکی هر حرفی می زنه بهم می رم تحقیق می کنم از بس که ملت دروغگو شدن.
یه چیز جالب!
جدیداً برای چیزایی که از قدیم بوده اسم جدید که اغلب هم انگلیسی هست می ذارن و اونو گرون می فروشن؛
خوکچه هندی 20 تومن بود الآن بهش می گن: گینه پیگ! شده 300 تومن، 300هزار تومنااااا !
این ساق شلواری ها هم از قدیم بود، الآن بهش می گن لِگ!!! Leg ؟!؟!؟ لِگ که تو انگلیسی یعنی پا! چه ربطی داره آخه؟
-----------------------------------
قدیما به یارو می گفتن چِت باز و عملی الآن می گن گُل باز !!!!
قدیم می گفتن: خلاف الآن می گن: عشق و حال !!!! خوب همون آشغاله دیگه...
از اونجائیکه من سیگاری هستم روزی دوبار به دکه های روزنامه فروشی مراجعه می کنم برای خرید سیگار، تمامی دکه ها Paper دارن و یه سری هم رسماً تبلیغ کردن!!! یارو رو دکه کاغذ A4 ی که روش پرینت شده : OCB زده
(OCB یکی از برند های Paper هست که تو ایران این پیپرها تا چند سال پیش اغلب برای سیگار دست پیچ استفاده می شد)
تو هر کوی و برزن هم می ری بوی این کثافت می یاد. از پولدار بگیر تا بدبخت همه دارن می کشن.
حس می کنم جزو اقلیت های جوان جامعه هستم، البته از این حس خوشم می یاد...